??? ... آبی آرام... ???
تـو بـرای عـطـشـم، بـارش بارانستی
بـه تـن مـرده من، روح و دل و جانستی
آه، ای آبـی آرام! دلـم سـوخـتـه است
زخـم دل را تـو فـقط چاره و درمانستی
مـن غـریـب آمده ام، مثل شما، ای مولا!
تـو انـیـس دل غـمـگـیـن غریبانستی
بـاز آهـوی دلـم زار و اسـیر غمهاست
ضـامـنـم بـاش کـه تو حامی انسانستی
تو به گرداب غم و دلهره و ترس و عذاب
مـنـجـی و مـأمـن دلـهای پریشانستی
سـاکـنـان حـرمت غرق سعادت هستند
بـرکـت و روشـنـی اهـل خراسانستی
دل اسـیـر غـم و دارم ز تـو امید نجات
ای کـه تـو ضـامـن آهـوی بـیابانستی
فاطمه ناظری
فشرده اى از زندگانى امام رضا علیه السلام
زادگاه
هشتمین پیشواى شیعیان امام على بن موسى الرضا علیه السلام در مدینه دیده به جهان گشود.
لقبها
رضا، صابر، زکى ، ولى ، فاضل، وفى ، صدیق، رضى ، سراج الله، نورالهدى ، قرة عین المؤمنین، مکیدة الملحدین، کفو الملک، کافى الخلق، رب السریر و رئاب التدبیر
مشهورترین لقب
مشهورترین لقب آن حضرت «رضا» است و در سبب اختصاص این لقب گفته اند: «او از آن روى رضا خوانده شد که در آسمان خوشایند و در زمین مورد خشنودى پیامبر خدا و امامان پس از او بود. همچنین گفته شده: از آن روى که همگان، خواه مخالفان و خواه همراهان به او خشنود بودند. سرانجام، گفته شده است: از آن روى او را رضا خوانده اند که مأمون به او خشنود شد.
مادر امام
در روایتهاى مختلفى که به ما رسیده است نامها و کنیه ها و لقبهاى ام البنین، نجمه، سکن، تکتم، خیزران، طاهره و شقرا را براى مادر آن حضرت آورده اند.
زادروز
درباره روز، ماه و سال ولادت و همچنین وفات آن حضرت اختلاف است.
ولادت آن حضرت را به سالهاى (148، 151 و 153 ق)
و در روزهاى جمعه نوزدهم رمضان، نیمه همین ماه، جمعه دهم رجب و یازدهم ذى القعده
روز شهادت
وفات آن حضرت را نیز به سالهاى (202، 203 و 206 ق) دانسته اند.
اما بیشتر بر آنند که ولادت آن حضرت در سال (148 ق) یعنى همان سال وفات امام صادق علیه السّلام بوده است؛ چنان که مفید، کلینى ، کفعمى ، شهید، طبرسى ، صدوق، ابن زهره، مسعودى ، ابوالفداء، ابن اثیر، ابن حجر، ابن جوزى و کسانى دیگر این نظر را برگزیده اند
درباره تاریخ وفات آن حضرت نیز عقیده اکثر عالمان همان سال (203 ق)است.
بنابراین روایت، عمر آن حضرت پنجاه و پنج سال مى شود که بیست و پنج سال آن را در کنار پدر خویش سپرى کرده و بیست سال دیگر امامت شیعیان را برعهده داشته است
این بیست سال مصادف است با دوره پایانى خلافت هارون عباسى ، پس از آن سه سال دوران خلافت امین، و سپس ادامه جنگ و جدایى میان خراسان و بغداد به مدت حدود دو سال، و سرانجام دوره اى از خلافت مأمون.
فرزندان
گرچه که نام پنج پسر و یک دختر براى او ذکر کرده اند، امّا چنان که علاّمه مجلسى مى گوید: «اکثر، تنها از جواد به عنوان فرزند او نام برده اند
به دسیسه مأمون و با سمّ او به شهادت رسید و پیکر مطهر او را در طوس در سمت قبله قبه هارونى سراى حمید بن قحطبه طایى به خاک سپردند و امروز مرقد او مزار آشناى شیفتگان است.
مادر حضرت رضا علیه السلام
نامهاى مادر امام
مادر امام رضا علیه السلام، بانویى به نام ( تُکتَم ) از اهالى نوبه است که پس از ورود به خانه موسى بن جعفر علیه السلام، وى را ( نجمه ) نامیده اند.
در کتابهاى تاریخى ، از وى با نامهاى ( سُکَن، خیزران، صقره، اروى ، ام البنین و طاهره ) نیز یاد شده است که اینها احتمالاً القابى است که به مناسبتهاى گوناگون، به وى داده اند. مثلاً سُکَن از مادّه ( سکون ) به مناسبت وقار آن مخدَره، و خیزران ( که نام ترکه هاى سرخ رنگ بوته اى است) به مناسبت اندام ظریف وى ، و نجمه به دلیل نورانیت او، و صقره ( باز ) به جهت تیزبینى و همت والاى آن بانو، و ام البنین به تفألِ آوردن فرزندان، و طاهره به دلیل حصانت و پاکى وى از دنائت بوده است.
نوبه کجاست؟
یاقوت حموى چند محلّ را به نام ( نوبه ) معرفى مى کند:
1 ـ شهرکى در تونس
2 ـ موضعى در حجاز با فاصله سه روز راه از مدینه
3 ـ ناحیه اى در نزدیکى دریاى تهامه ( دریاى سرخ
4 ـ سرزمینى در جنوب مصر
بى شک، نجمه از چهارمین محلّ، یعنى سرزمین نوبه در جنوب مصر بوده است، ... زیرا وى در نیمه قرن دوّم هجرى ( که امام کاظم علیه السلام حدود بیست سال داشت ) به عنوان برده به مدینه آورده شده و به بیت امام انتقال یافته است...
مى دانیم که در این دوران، مردم تونس ( که در کتابهاى تاریخى و فتوحات اسلامى ، به نام افریقیه خوانده شده است ) مسلمان بوده اند. سرزمین حجاز و همچنین کناره دریاى سرخ ( که مراد ساحل عربستان است ) نیز در زمان ابوبکر (ـ 13 هجرى ) تماماً جزو قلمرو اسلامى بوده است و نمى توان از این سرزمینها، مردمى را به عنوان اسیر به مدینه آورد و در معرض فروش قرار داد، پس نجمه از سرزمین وسیع نوبه، در جنوب مصر بوده است که تا آن زمان هنوز به تصرف مسلمین در نیامده بود.
این منطقه نوبه، نام جایى است در افریقا، در کنار نیل که بین اسوان ( استانى در جنوب مصر ) و سودان، واقع شده است و دو بخش را شامل مى شود:
الف: نوبه سفلى که جزو خاک مصر و بین اسوان ( استانى در جنوب مصر ) و دره حلفا قرار دارد که پس از بستن سدّ اسوان، قسمتى از آثار باستانى آن به موزه هاى مصر منتقل شد و معبد بزرگى که در داخل سدّ قرار گرفته با تعبیه دیوار بتونى ، هم اکنون مورد بازدید مسافران و نمایشگر تمدّن دیرین این سرزمین است و بازدید از آن با قایقهاى محلّى صورت مى گیرد.
ب: نوبه عُلیا که در شمال شرقى کشور سودان واقع شده است و سلسله شانزدهم فراعنه مصر در آن جا معابدى ساخته اند که هم اکنون باقى است.
نوبه در گذشته هاى دور داراى تمدّن و حاکمان مقتدرى بوده است که از آن جمله، کشور کوشى را در سده هشتم قبل از میلاد در آن دیار مى توان نام برد.
پس از درگذشت اسکندر و به سرآمدن دوران جانشینان وى ( که به بطالسه معروف بوده اند ) مردم آن دیار مسیحیت را پذیرفتند و تا سده 14 میلادى که به دین اسلام مشرّف شدند، جزو پیروان دین مسیح به شمار مى رفتند.
هم اکنون هفتاد درصد نژاد مردم شمال و غرب کشور سودان، نوبه اى ، و حدود سى درصد که در غرب سودان متوطّن اند، سودانى و سیاه پوست هستند. با توجّه به این مسأله که نژاد اهل نوبه از سیاه پوستان متمایز است، نباید نجمه را سیاه پوست دانست، بلکه چون سایر مردم شمال سودان و جنوب مصر، گندمگون و به اصطلاح عربها ( سمراء ) بوده است.
به هر حال، مردم این ناحیه هم اکنون مسلمان هستند و به عربى تکلّم مى کنند و اتفاقاً ناحیه آباد کشور سودان همین بخش است که به واسطه برخوردارى از سواحل نیل ( کناره رود نیل و دره یادشده ) از لحاظ دامدارى و کشاورزى جزو مناطق خوب افریقاست.
یاقوت مى نویسد: مردمان نوبه صاحب شتر و اسب و گاو گوسفندند. منتهى اسبهاى نجیب متعلق به پادشاه است و نوع یابو یا برزون، متعلق به عامه است. محصول غلّه این ناحیه عبارت از گندم و جو و ذرّت مى باشد.
آیـیـنـه ایــزد نـمـا هـو یـا عـلـی مـوسـی الـرضـا
گنجینه علم خـدا هــو یــا عـلـی مـوسـی الـرضـا
.....................................
سـبـط رســول مـؤتـمـن آرام جـان بـوالــحــســن
نـور دل خیرالنسا هــو یــا عـلـی مـوسـی الـرضـا
.....................................
مـخـدوم جـبـرئیـل امـیـن سـرحـلقه ی اهل یقین
سلطان اقلیم صفا هــو یـا عـلـی مـوسـی الـرضـا
.....................................
هـم حق نما هم حق تویی فرمانده مطلق تویی
هم بر قدر هم بر قضا هـو یا علی موسی الـرضـا
.....................................
هم دین وهم ایمان تویی هم جان وهم جانان تویی
بر عاشقان مبتلا، هـو یـا عـلـی مـوسـی الـرضـا
.....................................
ای مـخـزن فـضـل و کـرم ای مـعـدن بـذل و نـعـم
ای منبع جود و سخا هو یا علی مـوسـی الرضـا
.....................................
ذرات عـالـم سـربـسر از بیش وکم از خشک و تر
گویند هر صبح و مسا هو یا علی موسی الرضا
.....................................
دانــــای اســــرار قــــدم ، فــرمـانـده لـوح وقـلـم
دارنده ی ارض و سما هو یا علی موسی الرضا
.....................................
تــو شـاه وشـاهان بـنده ات پیش کف بخشنده ات
خلق جهان یکسر گدا هو یا علی موسی الرضـا
.....................................
بـر کـعـبـه خـلـق از چـارسـو دائم نماز دارند و او
کرده به کویت اقتدا هو یا علی مـوسـی الـرضـا
.....................................
ای بی کسان را جمله کس ای عاصیان را دادرس
ای شافع روز جزا هو یا عـلـی مـوسـی الـرضـا
.....................................
در هر دو کون از هرجـهـت باشد تو رابر مکرمت
چشم صغیر بینوا هـو یـا عـلـی مـوسـی الـرضـا
((شاعرشهیر مرحوم صغیر اصفهانی))
بهترین اعمال بعد از واجبات
عن الرّضا علیه السلام
لیـس شـَىء مِـن اْلاعْمـالِ عنـد الله عزّوجلّ بعدَالفـرائض أفضل مِن إدْخـالِ السُّرور علَى المؤمن
امام رضا علیه السلام فرمود
بعد از انجام و اجبات، کارى بهتر از ایجاد خـوشحالى براى مومن، نزد خداوند بزرگ نیست
بحارالانوار, ج 78,ص 347
**************
نتیجه خدمت به مؤمن
عن الرّضا علیه السلام
مَـن فـرّج عن مـومـن فـرّج الله عَن قَلبه یـَوم القیمة
امام رضا علیه السلام فرمود
هر کس اندوه و مشکلى را از مومنى بر طرف نماید خداوند در روز قیامت انـدوه را از قلبش بر طرف سازد
عمل صالح و دوستى آل محمد عن الرّضا علیه السلام
لاتدعوا العمـل الصالـح و الاجتهاد فى العبادة اتکالا على حب آل محمد علیهمالسلامو لا تدعوا حبّ آل محمـدعلیهم السلام لامرهـم اتّکـالاً علـى العبـادة فـانـّه لایقـبل احـدهـمـا دون الاخر
امام رضا علیه السلام فرمود
مبادا اعمال نیک را به اتکاى دوستى آل محمد علیهم السلام رها کنید
و مبادا دوستى آل محمد علیهم السلام را به اتکاى اعمال صالح از دست بدهید
زیرا هیچ کدام از ایـن دو , به تنهایى پذیرفته نمى شود
بحار الانوار,ج 78,ص 348
********************
پنج صفت مهم
عن الرّضا علیه السلام
خمـسٌ مـن لـم تکـن فیه فلاتـرجـوه لشـىءٍ مـن الـدنیـا و الاخـرةمن لم تعرف الوثاقه فى ارومتهو الکرم فى طباعهوالرصانة فى خلقهوالنبل فى نفسهو المخافة لربّه
امام رضا علیه السلام فرمود
پنج صفت است که در هر کس نباشد امید چیزى از دنیا و آخرت به او نداشته باشید
ـ کسى که درنهادش اعتماد نبینى
ـ و کسى که در سرشتـش کرم نیابـى
ـ و کسـى که در آفرینشـش استـوارى نبینى
ـ و کسى که در نفسش نجابت نیابى
ـ و کسى که از خدایش ترسناک نباشد
تحف العقـول, ص 446 وبحارالانوار,ج 78,ص 339
*********************
نتیجه رضایت از خدا
عن الرّضا علیه السلام
مَن رَضى عن الله تعالى بالقَلیل مِن الرّزق رضَى الله منه بالقَلیل مِنَ العَمل
امام رضا علیه السلام فرمود
هر کـس به رزق و روزى کم از خدا راضى باشد، خداوند از عمل کم او راضى خواهدبود
بحـارالانـوار,ج 78,ص 357
***************
برخورد مناسب با چهار گروه
عن الرّضا علیه السلام
اصحاب السلطان بـالحَذروَ الصـّدّیق بـالتّـواضُعوَ العدوّ بـالتّحـــرُز وَ العامّةبالبشـر
امام رضا علیه السلام فرمود
با سلطان و زمامـدار با تـرس و احتیاط همراهى کن -
وبا دوست با تواضع و فرو تنی -
و با دشمـن بـا احتیـاط و اجتناب -
و بـا مـردم بـا روى خـوش -
بحارالانوار,ج78,ص 356
***************
دیدار و اظهار دوستى با هم
عن الرّضا علیه السلام
تزاوَرُوا تحـابـوا و تصـافحُـوا و لا تحـاشمـوا
امام رضا علیه السلام فرمود
به دیدن یکدیگر روید تا یکدیگر را دوست داشته باشیدو دست یکدیگر رابفشارید و به هم خشم نگیرید
بحارالانوار,ج78,ص 347
*************
میانه روى و احسان
عن الرّضا علیه السلام
علیکم بالقَصد فى الْغِنى وَ الْفَقر وَ الْبرّ مِن القلیل و الکثیر -فان الله تبارک و تعالـى یعظم شقّة التـَّمرة حتـى یـَأتـى یـَوْم الْقیمة کجبل احـد -
امام رضا علیه السلام فرمود
بر شما باد به میانه روى در فقـر و ثروت -ونیکى کردن چه کم و چه زیاد -زیرا خـداوند متعال در روز قیامت یک نصفه خرما را چنان بزرگ نمایـد که ماننـدکـوه احد باشد -
بحارالانوار, ج 78,ص 346
ای غریبی که ز جد وپدر خویش جدایی
میلاد مولای صبر و رضا علی بن موسی الرضا بر دوستدارانش تبریک و تهنیت باد